دوست عزیز سلام.وقعا لذت بردم از تصاویر وگرافیک هایتان.امیدوارم همین روند داشته باشد.من هم به عنوان یک شیعه وظیفه خود دانسته ام و مطالب مذهبی می نویسم. اگر مایل به نبادل لینک با من هستید لطفا در بخش نظرات وبلاگ نور جوان نام لینک خود را بنویسید و هر وقت مطمئن به ثبت لینک در وبلاگ شدید من هم را با: http://sahel58.blogfa.com (جهاد در راه خدا و مهدویت) ثبت کنید. یا علی
چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات و آغاز درگیریهای خیابانی توسط جریان کودتا، دفتر رهبر معظم انقلاب با دعوت نمایندگان هر یک از ستادهای انتخاباتی کاندیداها دیداری را با رهبر فرزانه انقلاب ترتیب دادند. آنچه در این دیدار با اعضای ستادها در یکی از حساسترین لحظات تاریخ این ملت گذشت، بیتردید رمز عبور ملت از گردنههای خطیر در این بیست سال زعامت رهبر کبیر انقلاب بوده است.
بخشهایی از این جلسه را که سراسر حماسه و نمایانگر شجاعت بینظیر و عدالت بیهمتای رهبر عزیز است و از چشمان همگان پوشیده مانده را در اختیار قرار می دهیم.
این جلسه با دعوت رهبری و چند روز بعد از راهپیمایی اعتراضی میدان آزادی جریان فتنه برگزار شد. برخی با این نگاه آمده بودند که امتیازی نصیبشان خواهد شد…
آقای الویری بی تابی می کردند و به آقا می گفتند که: آقا ۳۰ ثانیه وقت بدهید. بنده طرح دارم برای حل مسئله. آقا فرمودند که دوربین ها را بیرون ببرید. وقتی دوربین ها کامل خارج شد، آقا فرمودند که: آقای الویری شما ۳۰ ثانیه وقت خواستید، ما کریم هستیم به شما یک دقیقه وقت می دهیم. خنده بر لبان همه نشست…
آقای الویری شروع کردند و گفتند که از دید ما این انتخابات بایستی ابطال شود. هر گونه تصمیم دیگری به غیر از ابطال، مورد پذیرش مردم قرار نخواهد گرفت. بعد از ابطال انتخابات که کمترین خواسته مردم است ، برای حل مسایل و قضاوت در مورد ادعاهای طرفین، حضرتعالی شورای حکمیتی شکل دهید تا میان طرفین قضاوت کند، آن وقت هر آنچه آن شورا حکمیت کرد ما هم می پذیریم.
این کار در زمان امام هم سابقه داشته است. مثلاً در ماجرای ۱۴ اسفند در زد و خورد مابین طرفداران بنی صدر و شهید بهشتی، چون یک طرف دعوا شهید بهشتی، رییس دستگاه قضا بودند، امام برای حل مساله شورایی ۳ نفره را شکل دادند (نقل این جملات از طرف آقای الویری حدود پنج دقیقه طول کشید) آقای الویری ادامه دادند که با تشکیل این تیم سه نفره مشکل حل شد.
حضرت آقا اجازه داده بود تا آقای الویری پنج دقیقه وقت مقررشان را صحبت کنند، بلافاصله بعد از این جمله آقای الویری که مشکل حل شد فرمودند: و مشکل حل نشد…
آقای الویری که گویی تمام صحبت های خود را برباد رفته می دید و همچنین تمام وقت خود را، با حالت خاصی با تردید گفت: آقا حل شد… و حضرت آقا فرمودند: نخیر مشکلی حل نشد و پس از تحقیقات فراوان نتایج مورد پذیرش طرف مقابل قرار نگرفت و آن پرونده حجیمی که آقای اردبیلی با خود به این طرف و آنطرف می برد هیچ گاه به نتیجه خاصی منتج نشد.
آقا فرمودند یک مطلبی را اینجا جا دارد بیان کنم:
برخی از دوستانی که در این جلسه حضور دارند هر گاه به انتخاباتها نزدیک می شویم ، مدام با یک ژست خاصی در شعارهایشان تبلیغ می کنند که اختیارات رهبری در چارچوب قانون اساسی است و رهبری در چارچوب قانون اساسی بایست عمل کند و اختیارات فراقانونی و یا حکم حکومتی نداریم.
جناب آقای خاتمی نیز وقتی سال ۷۶ می خواستند کاندیدای ریاست جمهوری شوند، آمدند پیش بنده و گفتند که بنده عقیده ام این است که رهبری بایست در چارچوب قانون اساسی عمل کند. بنده به ایشان گفتم بسیار مطلب خوبی است ولی شما جناب آقای خاتمی کسی خواهی بود که در آینده بیشترین تقاضاها را برای استفاده از اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری جهت حل مشکلات کشور خواهید داشت. در طول سالهای ریاست جمهوری، ایشان بارها نامه می زدند که فلان مطلب را تنها شما می توانید حل نمایید و بنده می نوشتم که با توجه به اینکه درخواست شما در چارچوب قانون اساسی نیست مکتوب بنویسید که موضوع از طریق اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری حل شود و ایشان بارها و بارها چنین مطلبی را مکتوب نمودند.
شما ببینید این اختیارات رهبری در انتخاباتهای مختلف مثل تایید انتخابات مجلس تهران و یا تایید صلاحیت کاندیدای ریاست جمهوری و… تاکنون به نفع چه جریانی بیشتر بکار گرفته شده است. در همین جمع اکثر دوستان در زمان تصدی خود بر پست های مختلف در مواقع بحرانی کشور، همین درخواستها را بصورت مکتوب برای استفاده از اختیارات رهبری داشته اند ولی چرا هر وقت انتخاباتی می شود، مدام تکرار می کنید که حکم حکومتی نداریم و…
الان هم شما از بنده می خواهید بدون در نظر گرفتن شورای نگهبان و چارچوب های قانونی، شورایی را فراتر از آنچه در قانون اساسی آمده، جهت حکمیت شکل دهم. نخیر بنده نظرم این است که بر اساس همان چیزی که خودتان مدام در ایام انتخاباتهای مختلف تبلیغ می کنید عمل شود و بایست همه گروهها در چهارچوب قانون عمل نمایند. راه حل مساله رجوع معترضین به شورای نگهبان است و بنده حرکت در چارچوب قانون را راه حل نهایی می دانم.
کار تمام شده بود. آنچنان قاطعانه درخواست ها و تلاش های آقایان الویری، بهشتی، دانش جعفری مبنی بر ابطال انتخابات و از کار انداختن وجاهت داوری شورای نگهبان در فراز اول سخنان رهبری ( در قسمت غیررسمی) بصورت شفاف و صریح پاسخ داده شده بود که هرگونه فکری مبنی بر فلسفه شکل گیری جلسه بر پایه امتیاز دهی را از بین می برد.
آقای زنگنه دست خود را بالا بردند و اجازه گرفتند که صحبت کنند. آقای زنگنه مطالبی پیرامون عدم بیطرفی شورای نگهبان گفتند و سپس موضوع را به سمت آقای احمدی نژاد کشاندند که ایشان در سخنرانیشان در میدان ولیعصر به ما گفته اند همجنس باز و لیبرال.
حضرت آقا فرمودند: آقای زنگنه حالا چرا شما به خودتان گرفته اید؟ آقای زنگنه اصرار می کردند که احمدی نژاد گفته طرفداران موسوی فلان و فلان هستند. صحبت های زنگنه معطوف به آن قسمت از صحبت های رییس جمهور در رابطه با آمریکا و حکومت های لیبرالی بود که روسای جمهور این کشورهای لیبرالی، از هر طریقی ولو شعارها و امتیازهایی برای همجنس بازان، به دنبال رای آوری هستند. واقعاً من هم تعجب کردم که چرا ایشان به خودشان گرفته اند. اصل صحبت آقای زنگنه این بود که تقلب شده و بایست انتخابات ابطال شود.
حضرت آقا صحبت های جناب زنگنه را تمام کردند و فرمودند: آقای زنگنه شما نوعاً آدم احساساتی هستید و همواره در موضع گیری ها و بیان مطالبتان، احساستان بر منطق و عقل می چربد، این خوب نیست. الان هم من این صحبت های شما را می گذارم روی احساسی بودنتان.
فضا خیلی سنگین شده بود و آقای زنگنه را نگاه کردم آن حالت سفت و محکم اولیه نشستن خود را از دست داده بود و روی صندلی دراز کشیده بود گویی بدنش توان نشستن نداشت. آقا فرمودند: بارها شده که شما مطلبی را با حرارت گفته اید و سپس با اشک نزد بنده آن مطلب را پس گرفته اید.
آقا فرمودند: یک مطلبی هم راجع به ابطال انتخابات بگویم که دیگر هیچ وقت چنین مطلبی را تکرار نکنید. اگر امروز تمام دنیا نیز روبرویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات باید ابطال شود، بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد. در همین انتخابات سال ۷۶ وقتی جناب آقای خاتمی رای آوردند خیلی ها اعتراض داشتند و به دنبال ابطال انتخابات بودند. گروهی از بزرگانی که شما هم می شناسید پیش بنده آمدند و تقاضای ابطال انتخابات را کردند و مدام هم اصرار می کردند. بنده آن زمان آن چنان تشری به این ها زدم که دیگر از آن زمان تاکنون دلشان با بنده صاف نشده، (بعد با شوخی و تبسمی آرام فرمودند) البته امیدوارم این جلسه باعث نشود که شما هم مثل آن عزیزان شوید. اگر هم اعتراضی راجع به انتخابات دارید بروید در مجاری قانونی درنظرگرفته شده در قانون اساسی پیگیری نمایید. ایشان ادامه دادند: البته یک چیزی را هم بگویم که شما که کار اجرایی انتخابات انجام داده اید، می دانید که احتمال تقلب در انتخابات نیم درصد هم نیست. حالا یک زمانی صحبت بر سر ۱۰۰ هزار رای بود احتمال می دادیم. اگر ۲۰۰ هزار رأی بود، ۳۰۰ هزار رأی بود می پذیرفتیم. الان صحبت نه بر سر یک میلیون یا دو میلیون رأی که اختلاف ۱۱ میلیون رأی است. مگر می شود پذیرفت. البته اشکال ندارد شورای نگهبان ترتیبی اتخاذ نماید تا با حضور نمایندگان کاندیداها آن صندوق هایی که اعتراض دارند بازشماری شود. هر چند که بنده مطمئن هستم تغییری در آراء بوجود نخواهد آمد.
آقای آخوندی که باجناق آقای ناطق نوری و نماینده ستاد موسوی در هیأت نظارت شورای نگهبان بودند، دست خود را بالا بردند. داشتند شروع به صحبت می کردند که آقا فرمودند: خودتان را معرفی کنید؟ با تعجب گفتند که آخوندی هستم، عضو ستاد موسوی. آقا فرمودند: «بله مواضعتان را اخیراً در روزنامه ها دیده ام.» اهل دلی می گفت که حکمت این برخورد آقا شاید این بوده که ایشان جناب آقای آخوندی جدید را با مواضع جدیدش نمی شناختند و احتیاج داشتند ایشان خودشان را درست با همین عنوان جدید معرفی کنند.
آقای آخوندی گفتند که آقا بنده در انتخابات سال ۷۶ وقتی آمار آراء تا حدودی مشخص شد نشستم و بیانیه ای را آماده نمودم و به آقای ناطق گفتم انتخابات را به آقای خاتمی تبریک بگوییم. آقا این را می دانیم که در یک جامعه مترقی بایست کسی که شکست می خورد شکست را بپذیرد و همچنین می دانیم که هر چقدر آراء این انتخابات که در داخل صندوق ها ریخته شده و بازشماری شود باز هم تغییری بوجود نمی آید و قبول داریم که مردم این آراء را در صندوق ها ریخته اند (تا بدینجا آقای آخوندی دو اعتراف بزرگ را انجام داده بود) اما اعتراض ما به این است که با بداخلاقی کاری کرده اند که مردم به اشتباه افتادند. کلیت بحث این بود که چرا احمدی نژاد طوری عرصه را طراحی نمود که رای به موسوی معادل رای به هاشمی شد و افکار عمومی را احمدی نژاد طوری هدایت کرد که گویی هر کس به موسوی رأی بدهد، انگار به هاشمی رای داده است و… این یعنی تقلب در انتخابات.
آقای دکتر زارعی که با آقای آخوندی در شورای نگهبان به عنوان نمایندگان کاندیداها حضور داشت، با عصبانیت زیر لب می گفت پس چه کسی بود که دائم بدون اینکه نتیجه ای معلوم شده باشد از همان لحظات اولیه آغاز انتخابات با بیرون تماس می گرفت و دائم آمارهای دروغ به بیرون می داد که تعداد آراء فلان مقدار شده است. آقای زارعی که حسابی از دست آخوندی شاکی بود، دستشان را مدام بالا می بردند. آقا نگاهی به آقای زارعی کردند و فرمودند که دیگر خسته شده اند. تا چنین گفتند آقای زارعی دستشان را پایین آوردند و آقا والسلامی گفتند و جلسه چند ساعته به پایان رسید.
به غیر از چند نفر که بدون خداحافظی رفتند، همه به گرد رهبری حلقه زدند. خانم کروبی جلو آمدند و با آقا احوالپرسی کردند و گفتند: آقا نمی شود این هایی که دستگیر شده اند را آزاد نمایید؟ آقا فرمودند: خانم کروبی بنده در این فیلم های تبلیغاتی آقای کروبی می دیدم که ایشان مدام افتخار می کنند به اینکه مجرمین را از زندان آزاد کرده اند. (اشاره به ژست تبلیغاتی کروبی مبنی بر توانمندیش در نظام مبنی بر رایزنی و چانه زنی برای آزاد نمودن زندانیان به تعبیر خودش سیاسی) به ایشان بگویید که این افتخار نیست که کسی مجرمی را آزاد نماید. خانم کروبی گفتند آخر در بین این ها خانواده شهید هست. در حالی که همه به دقت به صحبت های آقا گوش می دادند، آقا فرمودند: خانم کروبی شما که بهتر می دانید خانواده شهید بودن، آخوند بودن، آخوندزاده بودن که مصونیت نمی آورد. حرف من این است که نباید مجرمی را بدون دلیل آزاد نمود و نه باید کسی را بدون جرم زندان نمود. هر دو کار غلط است.
گویا آقای منتجب نیا بودند که در آن فضا خواستند مطلب دستگیری ابطحی را طرح کنند. ایشان گفتند که آیا شما در جریان هستید که امروز آقای ابطحی را گرفته اند؟ آقا در میان حلقه همه آن بزرگواران فقط رضایت خدا را می دیدند نه رضایت خلق او را. آقا فرمودند: بنده در جریان دستگیری ایشان نیستم، در این امور دخالت هم نمی کنم. به دستگاه ها هم گفته ام که خودشان حسب تکلیفشان به وظایف ذاتی خود عمل کنند. همه دیدند که مواضع آقا خیلی سفت و محکم است و جای هیچ گونه باج خواهی و یا وساطت طلبی از نائب مهدی و عدالت پیشه ای علوی وجود ندارد.
آقا از حلقه بزرگان سابق، خارج شدند که آقای طلایی نیک نزدیک به خروجی در جلو رفتند و به آقا گفتند: آقا در این مدت به بزرگان خیلی توهین شد و شخصیت بزرگان نظام در تلویزیون مستقیماً تخریب شد و…. شما نظرتان چیست؟ آقا در حالیکه داشتند خارج می شدند گفتند: بله، بنده هم مانند همه مردم از تلویزیون برنامه های انتخاباتی را می دیدم. واقعاً وقتی می دیدم درست جلوی دید مردم به رئیس جمهور قانونی کشور مدام می گویند دروغ گو، دروغ گو! دلم می شکست.
و این آخرین تلاش بزرگان سابق، برای حتی شنیدن جمله ای کوتاه برای نقل قول در بیرون از جلسه و یا حتی یافتن مستمسکی کوچک از سخنان حضرت آقا مبنی بر درستی کارهایشان بود. کارهایی که بهایش خون های جوانان و مردم بی گناه و به خیابان کشاندن و به آشوب کشاندن سرزمین ولی عصر در برابر انظار دنیا و تبدیل بهترین فرصت نظام در تاریخ انقلاب به صحنه ای زننده و هتک حرمت خون شهدا بود.
جمله مرد خاکستری فتنه که نقل کرده بود: (آقای) خامنه ای از اغتشاش می ترسد و اگر بتوانیم مردم را یک ماه در خیابان نگه داریم قطعا عقب نشینی خواهد کرد. را حتماً به یاد دارید همین جمله به خوبی گواه است که سران فتنه نه تنها مردم ایران که رهبری این نظام را هم نشناخته بودند.
حضرت آقا به آن جلسه نیامده بود تا با دوستان و آشنایان قدیمی خودشان به رسم آنچه از سیاست بازی و رفاقت آموخته بودند، سخن بگوید و نیامده بود تا با دوستان و آشنایان قدیمی خودش که بواسطه حضور مردم در خیابانها احساس قدرت می کردند، با معامله و عقب نشینی جلب محبت نماید.
آقا آمده بود برای آخرین بار با دوستان و همسنگران و آشنایان قدیمی خودش در داخل و خارج جلسه اتمام حجت کنند. بله، امام ما برای اتمام حجت با همه آشنایان قدیمی خود جلسه آمده بود…
سید علی حسینی خامنه ای همچون خمینی (ره) به هیچ کس باج نمی دهد.
قابل توجه همه وبلاگ نویسا، مدیران سایت، طراحان گرافیک، خره های فیس بوک، توئیتر، یوتیوب و مالتی مدیا کارهایی که رو آسیب شناسی خواص، رسوا کردن فتنه گرها و تولید محتوای اسلامی کار کردن: اگه میخواهید مفتی مفتی حاجی و کربلایی بشید بسم الله قراره یه جشنواره ملی به نام “جهاد سایبری” با محوریت بسیج سایبری سربازان ولایت برگزار بشه. این جشنواره یه بخش اصلی داره و چندتا بخش جانبی، دوستان کلی مرام گذاشتن، قراره به همه ی برگزیده ها کمک هزینه حج عمره و زیارت آقا امام حسین(ع) رو بدن. اگه تو این مایه ها کاری کردین بسم الله بگین و برای ثبت نام به سایت جشنواره ( http://www.ammarnews.com ) یه سر بزنید، پشیمون نمیشید. وبلاگ نویسی طراحی و مدیریت سایت های اینترنتی فعالیت در شبکه های اجتماعی طراحی پوستر تولید محتوای دیجیتال امنیت سایبری(آفند و پدافند) و اگه تو این زمینه ها هم کاری نکردین و میخواید یه جایزه یامفت نصیبتون بشه برید به این آدرس ( http://sms.ammarnews.com ) و تو مسابقه “پیامکی برای خواص” شرکت کنید از ما گفتن بود، باقیش باخودتون یا علی
بنام خدا. جالب بود. منتظر بازدید شما از وبلاگ من. راستی شما چرا یک سایت و هفته نامه و.. از این حرفها راه نمیندازید؟ حتی برگزاری مسابقات کشوری و جهانی. حیفه انصافا. یا علی
سلام یا رب زینب به حق زینب اشف صدر زینب به ظهور الحجة برادر فقط می خوام اگه خودت حوصله نداری و نمی خواهی در این طرح شرکت کنی حداقل قشنگ بخونی و به ما کمک کنی روی کمک و تجربه و حتی شرکت شما حساب ویژه ای باز شده باور کن خیلی طرح خوبیه: اصل مطلب: خدمت همکار عزیز خودم عرض کنم که ما ۱۴ معصوم رو داریم به اضافه ی حضرت عباس و خانم فاطمه معصومه علیها السلام پس میشه ۱۶ تا فعلا و اگه دوستان تعددشون کامل بشه تصمیمی هست جنان رهبری و امام خمینی رو هم اضافه بکنیم که بعد عدد میشه ۱۸ جالبه ۱۸ سن مادر عزیزم فاطمه زهرا سلام الله هم است!!!! قراره در این طرح ۱۸ طراح حرفه ای مثل خودت و رفقای طراحت مثل میثم حسنی و غیره که کلا جمعمون طراح ها ۱۸ نفر بشند وقتی شدند هر کدوممون روی سایز ۴۳۲۰ در ۲۷۰۰ پیکسل طرحی می زنیم به شرح زیر: طبق قرعه کشی که بین خودمون می کنیم هر کس طبق قرعه ای که واسش افتاد واسه همون امام یک طرح می زنه حالا نکته جالب اینجاست: قراره ۱۸ شناسنامه- در هر طرح قرار بگیره که مثلا در قرعه برای من حضرت عباس می افته من باید یک پوستر شکیل واسه ایشون در این سایز درست کنم و با بهترین شکب شناسنامه ایشون رو هم قید کنم و هر ۱۸ نفر همینطور بعد طرح ها رو به یک خوشسلیقه بین خودمون میدیم اون طرح ها رو روی یک بنر به بهترین شکل می بنده و در کل نت منتشر می کنیم باور کنید باور کنید ایده بسیار جذابی است و توجه خیلی ها رو جلب می کنه و اتحاد بینمون رو با این کار که واسه اهل بیت است انجام میده منتظر نظرت خواهم بود فقط لطفا سریع که باید با چند تا از طراح های دیگه هماهنگ کنم فقط دقت کن حرفه ای ها جزء ۱۸ نفر باشند در خفاء ۱۸ نفر جمع شوند تا اگه کسی دلش می خواست شرکت کنه و سطح گرافش پایین بود دلش نشکنه منتظم یا علی
سلام عالی شده بخصوص ترکیب رنگش-یاحق با حق تا حق
25 دسامبر 2010 - 7:41 ب.ظ
سلام…
چقدر این پیام های کنار عکس ها تاثیرگذار و با معنی و تفکر برانگیزند…
اجرتون با خدای مادر پهلو شکسته…
۱ صلوات مهمون شدی…
25 دسامبر 2010 - 8:14 ب.ظ
سلام داداش نه خسته ای بعد از مدت ها دلمون رو روشن کردید طرح گذاشتید
یه انتقاد هم دارم نوشته های رو باور ها زیاد مفهوم نیست
یا علی
25 دسامبر 2010 - 10:27 ب.ظ
ببخشید بلور
25 دسامبر 2010 - 10:28 ب.ظ
روضه ای بود این سه نیم خط:(
خداقوت
25 دسامبر 2010 - 10:41 ب.ظ
سلام،
بسیار زیبا
و شگفت انگیز همون سوپ ریز …
امیدوارم
موفق باشید
یا قتیل العبرات
25 دسامبر 2010 - 10:44 ب.ظ
سلام بر برادر بسیجی
خسته نباشی
منتظر طرحهای ۹ دی هم هستیم
التماس دعا
26 دسامبر 2010 - 2:16 ق.ظ
سلام علیکم
تشکر از طرح زیبای شما
اجرتان با سید الشهدا علیه السلام
26 دسامبر 2010 - 7:11 ق.ظ
سلام…!
از دایی ما چه خبر؟!!!D:
26 دسامبر 2010 - 1:30 ب.ظ
ما میرویم و اوست هو الباقی السلام
دنیا بنام آل حسین است و السلام
26 دسامبر 2010 - 7:34 ب.ظ
سلام خسته نباشید
با طرحی به نام ” نماز عشق” به روزم
خوشحال میشم به من هم سر بزنید و در مورد طرح های من نظراتتون رو اعلام کنید
منتظر حضور شما هستیم
یا علی
http://www.montazergraph.blogspot.com/
26 دسامبر 2010 - 8:28 ب.ظ
دوست عزیز سلام.وقعا لذت بردم از تصاویر وگرافیک هایتان.امیدوارم همین روند داشته باشد.من هم به عنوان یک شیعه وظیفه خود دانسته ام و مطالب مذهبی می نویسم. اگر مایل به نبادل لینک با من هستید لطفا در بخش نظرات وبلاگ نور جوان نام لینک خود را بنویسید و هر وقت مطمئن به ثبت لینک در وبلاگ شدید من هم را با:
http://sahel58.blogfa.com
(جهاد در راه خدا و مهدویت)
ثبت کنید.
یا علی
26 دسامبر 2010 - 9:29 ب.ظ
سلام
سری هم به کلبه خودت بزن سردارررر
خواص تر از خواص!
26 دسامبر 2010 - 9:59 ب.ظ
درود به شما و این گرافیک بسیار زیبا.
با نقدی بر خبرگزاری رویترز به روزم…….
26 دسامبر 2010 - 10:51 ب.ظ
بسم الله
چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات و آغاز درگیریهای خیابانی توسط جریان کودتا، دفتر رهبر معظم انقلاب با دعوت نمایندگان هر یک از ستادهای انتخاباتی کاندیداها دیداری را با رهبر فرزانه انقلاب ترتیب دادند. آنچه در این دیدار با اعضای ستادها در یکی از حساسترین لحظات تاریخ این ملت گذشت، بیتردید رمز عبور ملت از گردنههای خطیر در این بیست سال زعامت رهبر کبیر انقلاب بوده است.
بخشهایی از این جلسه را که سراسر حماسه و نمایانگر شجاعت بینظیر و عدالت بیهمتای رهبر عزیز است و از چشمان همگان پوشیده مانده را در اختیار قرار می دهیم.
این جلسه با دعوت رهبری و چند روز بعد از راهپیمایی اعتراضی میدان آزادی جریان فتنه برگزار شد. برخی با این نگاه آمده بودند که امتیازی نصیبشان خواهد شد…
آقای الویری بی تابی می کردند و به آقا می گفتند که: آقا ۳۰ ثانیه وقت بدهید. بنده طرح دارم برای حل مسئله. آقا فرمودند که دوربین ها را بیرون ببرید. وقتی دوربین ها کامل خارج شد، آقا فرمودند که: آقای الویری شما ۳۰ ثانیه وقت خواستید، ما کریم هستیم به شما یک دقیقه وقت می دهیم. خنده بر لبان همه نشست…
آقای الویری شروع کردند و گفتند که از دید ما این انتخابات بایستی ابطال شود. هر گونه تصمیم دیگری به غیر از ابطال، مورد پذیرش مردم قرار نخواهد گرفت. بعد از ابطال انتخابات که کمترین خواسته مردم است ، برای حل مسایل و قضاوت در مورد ادعاهای طرفین، حضرتعالی شورای حکمیتی شکل دهید تا میان طرفین قضاوت کند، آن وقت هر آنچه آن شورا حکمیت کرد ما هم می پذیریم.
این کار در زمان امام هم سابقه داشته است. مثلاً در ماجرای ۱۴ اسفند در زد و خورد مابین طرفداران بنی صدر و شهید بهشتی، چون یک طرف دعوا شهید بهشتی، رییس دستگاه قضا بودند، امام برای حل مساله شورایی ۳ نفره را شکل دادند (نقل این جملات از طرف آقای الویری حدود پنج دقیقه طول کشید) آقای الویری ادامه دادند که با تشکیل این تیم سه نفره مشکل حل شد.
حضرت آقا اجازه داده بود تا آقای الویری پنج دقیقه وقت مقررشان را صحبت کنند، بلافاصله بعد از این جمله آقای الویری که مشکل حل شد فرمودند: و مشکل حل نشد…
آقای الویری که گویی تمام صحبت های خود را برباد رفته می دید و همچنین تمام وقت خود را، با حالت خاصی با تردید گفت: آقا حل شد… و حضرت آقا فرمودند: نخیر مشکلی حل نشد و پس از تحقیقات فراوان نتایج مورد پذیرش طرف مقابل قرار نگرفت و آن پرونده حجیمی که آقای اردبیلی با خود به این طرف و آنطرف می برد هیچ گاه به نتیجه خاصی منتج نشد.
آقا فرمودند یک مطلبی را اینجا جا دارد بیان کنم:
برخی از دوستانی که در این جلسه حضور دارند هر گاه به انتخاباتها نزدیک می شویم ، مدام با یک ژست خاصی در شعارهایشان تبلیغ می کنند که اختیارات رهبری در چارچوب قانون اساسی است و رهبری در چارچوب قانون اساسی بایست عمل کند و اختیارات فراقانونی و یا حکم حکومتی نداریم.
جناب آقای خاتمی نیز وقتی سال ۷۶ می خواستند کاندیدای ریاست جمهوری شوند، آمدند پیش بنده و گفتند که بنده عقیده ام این است که رهبری بایست در چارچوب قانون اساسی عمل کند. بنده به ایشان گفتم بسیار مطلب خوبی است ولی شما جناب آقای خاتمی کسی خواهی بود که در آینده بیشترین تقاضاها را برای استفاده از اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری جهت حل مشکلات کشور خواهید داشت. در طول سالهای ریاست جمهوری، ایشان بارها نامه می زدند که فلان مطلب را تنها شما می توانید حل نمایید و بنده می نوشتم که با توجه به اینکه درخواست شما در چارچوب قانون اساسی نیست مکتوب بنویسید که موضوع از طریق اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری حل شود و ایشان بارها و بارها چنین مطلبی را مکتوب نمودند.
شما ببینید این اختیارات رهبری در انتخاباتهای مختلف مثل تایید انتخابات مجلس تهران و یا تایید صلاحیت کاندیدای ریاست جمهوری و… تاکنون به نفع چه جریانی بیشتر بکار گرفته شده است. در همین جمع اکثر دوستان در زمان تصدی خود بر پست های مختلف در مواقع بحرانی کشور، همین درخواستها را بصورت مکتوب برای استفاده از اختیارات رهبری داشته اند ولی چرا هر وقت انتخاباتی می شود، مدام تکرار می کنید که حکم حکومتی نداریم و…
الان هم شما از بنده می خواهید بدون در نظر گرفتن شورای نگهبان و چارچوب های قانونی، شورایی را فراتر از آنچه در قانون اساسی آمده، جهت حکمیت شکل دهم. نخیر بنده نظرم این است که بر اساس همان چیزی که خودتان مدام در ایام انتخاباتهای مختلف تبلیغ می کنید عمل شود و بایست همه گروهها در چهارچوب قانون عمل نمایند. راه حل مساله رجوع معترضین به شورای نگهبان است و بنده حرکت در چارچوب قانون را راه حل نهایی می دانم.
کار تمام شده بود. آنچنان قاطعانه درخواست ها و تلاش های آقایان الویری، بهشتی، دانش جعفری مبنی بر ابطال انتخابات و از کار انداختن وجاهت داوری شورای نگهبان در فراز اول سخنان رهبری ( در قسمت غیررسمی) بصورت شفاف و صریح پاسخ داده شده بود که هرگونه فکری مبنی بر فلسفه شکل گیری جلسه بر پایه امتیاز دهی را از بین می برد.
آقای زنگنه دست خود را بالا بردند و اجازه گرفتند که صحبت کنند. آقای زنگنه مطالبی پیرامون عدم بیطرفی شورای نگهبان گفتند و سپس موضوع را به سمت آقای احمدی نژاد کشاندند که ایشان در سخنرانیشان در میدان ولیعصر به ما گفته اند همجنس باز و لیبرال.
حضرت آقا فرمودند: آقای زنگنه حالا چرا شما به خودتان گرفته اید؟ آقای زنگنه اصرار می کردند که احمدی نژاد گفته طرفداران موسوی فلان و فلان هستند. صحبت های زنگنه معطوف به آن قسمت از صحبت های رییس جمهور در رابطه با آمریکا و حکومت های لیبرالی بود که روسای جمهور این کشورهای لیبرالی، از هر طریقی ولو شعارها و امتیازهایی برای همجنس بازان، به دنبال رای آوری هستند. واقعاً من هم تعجب کردم که چرا ایشان به خودشان گرفته اند. اصل صحبت آقای زنگنه این بود که تقلب شده و بایست انتخابات ابطال شود.
حضرت آقا صحبت های جناب زنگنه را تمام کردند و فرمودند: آقای زنگنه شما نوعاً آدم احساساتی هستید و همواره در موضع گیری ها و بیان مطالبتان، احساستان بر منطق و عقل می چربد، این خوب نیست. الان هم من این صحبت های شما را می گذارم روی احساسی بودنتان.
فضا خیلی سنگین شده بود و آقای زنگنه را نگاه کردم آن حالت سفت و محکم اولیه نشستن خود را از دست داده بود و روی صندلی دراز کشیده بود گویی بدنش توان نشستن نداشت. آقا فرمودند: بارها شده که شما مطلبی را با حرارت گفته اید و سپس با اشک نزد بنده آن مطلب را پس گرفته اید.
آقا فرمودند: یک مطلبی هم راجع به ابطال انتخابات بگویم که دیگر هیچ وقت چنین مطلبی را تکرار نکنید. اگر امروز تمام دنیا نیز روبرویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات باید ابطال شود، بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد. در همین انتخابات سال ۷۶ وقتی جناب آقای خاتمی رای آوردند خیلی ها اعتراض داشتند و به دنبال ابطال انتخابات بودند. گروهی از بزرگانی که شما هم می شناسید پیش بنده آمدند و تقاضای ابطال انتخابات را کردند و مدام هم اصرار می کردند. بنده آن زمان آن چنان تشری به این ها زدم که دیگر از آن زمان تاکنون دلشان با بنده صاف نشده، (بعد با شوخی و تبسمی آرام فرمودند) البته امیدوارم این جلسه باعث نشود که شما هم مثل آن عزیزان شوید. اگر هم اعتراضی راجع به انتخابات دارید بروید در مجاری قانونی درنظرگرفته شده در قانون اساسی پیگیری نمایید. ایشان ادامه دادند: البته یک چیزی را هم بگویم که شما که کار اجرایی انتخابات انجام داده اید، می دانید که احتمال تقلب در انتخابات نیم درصد هم نیست. حالا یک زمانی صحبت بر سر ۱۰۰ هزار رای بود احتمال می دادیم. اگر ۲۰۰ هزار رأی بود، ۳۰۰ هزار رأی بود می پذیرفتیم. الان صحبت نه بر سر یک میلیون یا دو میلیون رأی که اختلاف ۱۱ میلیون رأی است. مگر می شود پذیرفت. البته اشکال ندارد شورای نگهبان ترتیبی اتخاذ نماید تا با حضور نمایندگان کاندیداها آن صندوق هایی که اعتراض دارند بازشماری شود. هر چند که بنده مطمئن هستم تغییری در آراء بوجود نخواهد آمد.
آقای آخوندی که باجناق آقای ناطق نوری و نماینده ستاد موسوی در هیأت نظارت شورای نگهبان بودند، دست خود را بالا بردند. داشتند شروع به صحبت می کردند که آقا فرمودند: خودتان را معرفی کنید؟ با تعجب گفتند که آخوندی هستم، عضو ستاد موسوی. آقا فرمودند: «بله مواضعتان را اخیراً در روزنامه ها دیده ام.» اهل دلی می گفت که حکمت این برخورد آقا شاید این بوده که ایشان جناب آقای آخوندی جدید را با مواضع جدیدش نمی شناختند و احتیاج داشتند ایشان خودشان را درست با همین عنوان جدید معرفی کنند.
آقای آخوندی گفتند که آقا بنده در انتخابات سال ۷۶ وقتی آمار آراء تا حدودی مشخص شد نشستم و بیانیه ای را آماده نمودم و به آقای ناطق گفتم انتخابات را به آقای خاتمی تبریک بگوییم. آقا این را می دانیم که در یک جامعه مترقی بایست کسی که شکست می خورد شکست را بپذیرد و همچنین می دانیم که هر چقدر آراء این انتخابات که در داخل صندوق ها ریخته شده و بازشماری شود باز هم تغییری بوجود نمی آید و قبول داریم که مردم این آراء را در صندوق ها ریخته اند (تا بدینجا آقای آخوندی دو اعتراف بزرگ را انجام داده بود) اما اعتراض ما به این است که با بداخلاقی کاری کرده اند که مردم به اشتباه افتادند. کلیت بحث این بود که چرا احمدی نژاد طوری عرصه را طراحی نمود که رای به موسوی معادل رای به هاشمی شد و افکار عمومی را احمدی نژاد طوری هدایت کرد که گویی هر کس به موسوی رأی بدهد، انگار به هاشمی رای داده است و… این یعنی تقلب در انتخابات.
آقای دکتر زارعی که با آقای آخوندی در شورای نگهبان به عنوان نمایندگان کاندیداها حضور داشت، با عصبانیت زیر لب می گفت پس چه کسی بود که دائم بدون اینکه نتیجه ای معلوم شده باشد از همان لحظات اولیه آغاز انتخابات با بیرون تماس می گرفت و دائم آمارهای دروغ به بیرون می داد که تعداد آراء فلان مقدار شده است. آقای زارعی که حسابی از دست آخوندی شاکی بود، دستشان را مدام بالا می بردند. آقا نگاهی به آقای زارعی کردند و فرمودند که دیگر خسته شده اند. تا چنین گفتند آقای زارعی دستشان را پایین آوردند و آقا والسلامی گفتند و جلسه چند ساعته به پایان رسید.
به غیر از چند نفر که بدون خداحافظی رفتند، همه به گرد رهبری حلقه زدند. خانم کروبی جلو آمدند و با آقا احوالپرسی کردند و گفتند: آقا نمی شود این هایی که دستگیر شده اند را آزاد نمایید؟ آقا فرمودند: خانم کروبی بنده در این فیلم های تبلیغاتی آقای کروبی می دیدم که ایشان مدام افتخار می کنند به اینکه مجرمین را از زندان آزاد کرده اند. (اشاره به ژست تبلیغاتی کروبی مبنی بر توانمندیش در نظام مبنی بر رایزنی و چانه زنی برای آزاد نمودن زندانیان به تعبیر خودش سیاسی) به ایشان بگویید که این افتخار نیست که کسی مجرمی را آزاد نماید. خانم کروبی گفتند آخر در بین این ها خانواده شهید هست. در حالی که همه به دقت به صحبت های آقا گوش می دادند، آقا فرمودند: خانم کروبی شما که بهتر می دانید خانواده شهید بودن، آخوند بودن، آخوندزاده بودن که مصونیت نمی آورد. حرف من این است که نباید مجرمی را بدون دلیل آزاد نمود و نه باید کسی را بدون جرم زندان نمود. هر دو کار غلط است.
گویا آقای منتجب نیا بودند که در آن فضا خواستند مطلب دستگیری ابطحی را طرح کنند. ایشان گفتند که آیا شما در جریان هستید که امروز آقای ابطحی را گرفته اند؟ آقا در میان حلقه همه آن بزرگواران فقط رضایت خدا را می دیدند نه رضایت خلق او را. آقا فرمودند: بنده در جریان دستگیری ایشان نیستم، در این امور دخالت هم نمی کنم. به دستگاه ها هم گفته ام که خودشان حسب تکلیفشان به وظایف ذاتی خود عمل کنند. همه دیدند که مواضع آقا خیلی سفت و محکم است و جای هیچ گونه باج خواهی و یا وساطت طلبی از نائب مهدی و عدالت پیشه ای علوی وجود ندارد.
آقا از حلقه بزرگان سابق، خارج شدند که آقای طلایی نیک نزدیک به خروجی در جلو رفتند و به آقا گفتند: آقا در این مدت به بزرگان خیلی توهین شد و شخصیت بزرگان نظام در تلویزیون مستقیماً تخریب شد و…. شما نظرتان چیست؟ آقا در حالیکه داشتند خارج می شدند گفتند: بله، بنده هم مانند همه مردم از تلویزیون برنامه های انتخاباتی را می دیدم. واقعاً وقتی می دیدم درست جلوی دید مردم به رئیس جمهور قانونی کشور مدام می گویند دروغ گو، دروغ گو! دلم می شکست.
و این آخرین تلاش بزرگان سابق، برای حتی شنیدن جمله ای کوتاه برای نقل قول در بیرون از جلسه و یا حتی یافتن مستمسکی کوچک از سخنان حضرت آقا مبنی بر درستی کارهایشان بود. کارهایی که بهایش خون های جوانان و مردم بی گناه و به خیابان کشاندن و به آشوب کشاندن سرزمین ولی عصر در برابر انظار دنیا و تبدیل بهترین فرصت نظام در تاریخ انقلاب به صحنه ای زننده و هتک حرمت خون شهدا بود.
جمله مرد خاکستری فتنه که نقل کرده بود: (آقای) خامنه ای از اغتشاش می ترسد و اگر بتوانیم مردم را یک ماه در خیابان نگه داریم قطعا عقب نشینی خواهد کرد. را حتماً به یاد دارید همین جمله به خوبی گواه است که سران فتنه نه تنها مردم ایران که رهبری این نظام را هم نشناخته بودند.
حضرت آقا به آن جلسه نیامده بود تا با دوستان و آشنایان قدیمی خودشان به رسم آنچه از سیاست بازی و رفاقت آموخته بودند، سخن بگوید و نیامده بود تا با دوستان و آشنایان قدیمی خودش که بواسطه حضور مردم در خیابانها احساس قدرت می کردند، با معامله و عقب نشینی جلب محبت نماید.
آقا آمده بود برای آخرین بار با دوستان و همسنگران و آشنایان قدیمی خودش در داخل و خارج جلسه اتمام حجت کنند. بله، امام ما برای اتمام حجت با همه آشنایان قدیمی خود جلسه آمده بود…
سید علی حسینی خامنه ای همچون خمینی (ره) به هیچ کس باج نمی دهد.
.
27 دسامبر 2010 - 2:12 ب.ظ
خداییییییییییییییییییییییییییییییییییش دمت گرم!
انشاءالله شهید در رکاب منتقم فاطمه بشی با حضرت زهرا هم محشور بشی !
یا علی
28 دسامبر 2010 - 3:56 ب.ظ
قابل توجه همه وبلاگ نویسا، مدیران سایت، طراحان گرافیک، خره های فیس بوک، توئیتر، یوتیوب و مالتی مدیا کارهایی که رو آسیب شناسی خواص، رسوا کردن فتنه گرها و تولید محتوای اسلامی کار کردن:
اگه میخواهید مفتی مفتی حاجی و کربلایی بشید بسم الله
قراره یه جشنواره ملی به نام “جهاد سایبری” با محوریت بسیج سایبری سربازان ولایت برگزار بشه.
این جشنواره یه بخش اصلی داره و چندتا بخش جانبی، دوستان کلی مرام گذاشتن، قراره به همه ی برگزیده ها کمک هزینه حج عمره و زیارت آقا امام حسین(ع) رو بدن.
اگه تو این مایه ها کاری کردین بسم الله بگین و برای ثبت نام به سایت جشنواره ( http://www.ammarnews.com ) یه سر بزنید، پشیمون نمیشید.
وبلاگ نویسی
طراحی و مدیریت سایت های اینترنتی
فعالیت در شبکه های اجتماعی
طراحی پوستر
تولید محتوای دیجیتال
امنیت سایبری(آفند و پدافند)
و اگه تو این زمینه ها هم کاری نکردین و میخواید یه جایزه یامفت نصیبتون بشه برید به این آدرس ( http://sms.ammarnews.com ) و تو مسابقه “پیامکی برای خواص” شرکت کنید
از ما گفتن بود، باقیش باخودتون
یا علی
29 دسامبر 2010 - 2:11 ب.ظ
سلام
انصافا باریکلا خیلی زیبا
29 دسامبر 2010 - 3:21 ب.ظ
«آسمان» روز ظهور است و «آستان» نه دی!
متن جدید وبلاگ جوان امروز….
از این به بعد در وبلاگ مصاف منتظر شما هستم.
masaaf.blogspot.com
30 دسامبر 2010 - 12:08 ق.ظ
سلام داش امیر
معلوم که خیلی سرت شلوغه
کارت عالیه
یا علی
30 دسامبر 2010 - 1:39 ب.ظ
بنام خدا. جالب بود. منتظر بازدید شما از وبلاگ من. راستی شما چرا یک سایت و هفته نامه و.. از این حرفها راه نمیندازید؟ حتی برگزاری مسابقات کشوری و جهانی. حیفه انصافا. یا علی
30 دسامبر 2010 - 5:17 ب.ظ
دوباره خاطرات آمدنت را مرور کرد/یک زن که زخم خورده طوفان کربلاست
عجل لولیک الفرج
30 دسامبر 2010 - 10:35 ب.ظ
خيلي عالي بود . يه سوال هم داشتم چرا طرحي از حضرت رقيه نمي زنيد؟
01 ژانویه 2011 - 1:51 ب.ظ
سلام
یا رب زینب به حق زینب اشف صدر زینب به ظهور الحجة
برادر فقط می خوام اگه خودت حوصله نداری و نمی خواهی در این طرح شرکت کنی حداقل قشنگ بخونی و به ما کمک کنی روی کمک و تجربه و حتی شرکت شما حساب ویژه ای باز شده باور کن خیلی طرح خوبیه: اصل مطلب:
خدمت همکار عزیز خودم عرض کنم که ما ۱۴ معصوم رو داریم به اضافه ی حضرت عباس و خانم فاطمه معصومه علیها السلام پس میشه ۱۶ تا فعلا و اگه دوستان تعددشون کامل بشه تصمیمی هست جنان رهبری و امام خمینی رو هم اضافه بکنیم که بعد عدد میشه ۱۸ جالبه ۱۸ سن مادر عزیزم فاطمه زهرا سلام الله هم است!!!!
قراره در این طرح ۱۸ طراح حرفه ای مثل خودت و رفقای طراحت مثل میثم حسنی و غیره که کلا جمعمون طراح ها ۱۸ نفر بشند وقتی شدند هر کدوممون روی سایز ۴۳۲۰ در ۲۷۰۰ پیکسل طرحی می زنیم به شرح زیر:
طبق قرعه کشی که بین خودمون می کنیم هر کس طبق قرعه ای که واسش افتاد واسه همون امام یک طرح می زنه حالا نکته جالب اینجاست:
قراره ۱۸ شناسنامه- در هر طرح قرار بگیره که مثلا در قرعه برای من حضرت عباس می افته من باید یک پوستر شکیل واسه ایشون در این سایز درست کنم و با بهترین شکب شناسنامه ایشون رو هم قید کنم و هر ۱۸ نفر همینطور
بعد طرح ها رو به یک خوشسلیقه بین خودمون میدیم اون طرح ها رو روی یک بنر به بهترین شکل می بنده و در کل نت منتشر می کنیم باور کنید باور کنید ایده بسیار جذابی است و توجه خیلی ها رو جلب می کنه و اتحاد بینمون رو با این کار که واسه اهل بیت است انجام میده
منتظر نظرت خواهم بود فقط لطفا سریع که باید با چند تا از طراح های دیگه هماهنگ کنم فقط دقت کن حرفه ای ها جزء ۱۸ نفر باشند در خفاء ۱۸ نفر جمع شوند تا اگه کسی دلش می خواست شرکت کنه و سطح گرافش پایین بود دلش نشکنه
منتظم یا علی
01 ژانویه 2011 - 5:53 ب.ظ
سلام طرح زیبایی است ولی یک ایراد اساسی دارد:
«انا الحسین» اشتباه است و باید «انّ الحسین» باشد.
با تشکر
02 ژانویه 2011 - 2:00 ب.ظ
سلام
خوبه دستتون درد نکنه
05 فوریه 2011 - 8:31 ب.ظ
عالیه
06 آوریل 2011 - 11:59 ق.ظ
سلام
اين طرح غلط دارد
إن الحسين مصباح الهدي
نه اينكه
انا الحسين مصباح الهدي
10 آوریل 2011 - 1:40 ب.ظ
اجركم عند الله
18 ژوئن 2012 - 2:04 ب.ظ
[…] لینک: shiawallpapers.ir/1389/10/546 […]
24 آگوست 2015 - 1:03 ب.ظ